يه وقـتايي دلـت ميخـواد
يکـي از پشـت سر چشمـاتو بگيره و ازت بپـرسه :
اگه گفـتي من کـي ام ؟
تــو هـم دستاشو بگيري و بگـي:
هـر کـي هستـي بـمـون...
دنیای دست ها
از هر دنیایی بی وفاتر است ،
امروز دست هایت را می گیرند ؛
قصه ی عادت که شدی ...
همان دست ها را برایت تکان می دهند !!!
این جا رادیو "دل" است ...
صدای مرا از عمق "قلبم" می شنوید
این یک پیغام نیست ،
یک احساس پاک است که می گوید :
فراموشی در مرام ما نیست ...!
ممنون از متنای قشنگتون
نظرات شما عزیزان: