وحشتناكه

خدا خودش كمكمون كنه

 

 

معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ...

دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟

معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد:

چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم!

دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم

گفت:خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن...

اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من دفترهای داداشم رو پاك نكنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ...

معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند و گفت بشین سارا ...

و كاسه اشك چشمش روی گونه خالی شد

 

 

 

به اين آدرس يه سري بزنيد شايد شما بنده محبوب خدا باشيد

شفاي اين كودك معصوم دسته شما باشه

تصاویر-بیماری-دردناک-دختر-۶ساله-اهوازی/http://fararu.com/fa/news/125667

[ چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:30 ] [ hengameh ] [ ]
من دخترم

 

من یک دخترم خالقم به نامم سوره نازل کرد
مترو برایم واگن ویژه ساخت
من دخترم
در تقویم روزی به نامم ثبت کردند...
با تمام مردانگی هایت
هیچ گاه نمی توانی بفهمی صورتی برایم یک دنیاست
نمیتوانی بفهمی عشق به لاکقرمز را...
گریه کردن بدون خجالت...
نماز با چادر سفید
درک کردنش در توانت نیست...
منم لیلای عشق و زلیخای انتظار...
من دخترم...چرک نویس هیچ احساسی نمی شوم...

 

 

 

 

من عاشق این دخترونگی کردنامم...

عاشق این دنیای صورتیم...

عاشق دغدغه های دخترونمم...

ست کردن لباسمم...

گشتن تو صدتا مغازه و خرید کردن از همون اولــــی...

جیغای بنفش از ته دلـــ...

چیدن لاکای رناگاوارنگ...بهم ریختنشون..چیدنشون...وباز دوباره...

دورهمیام با دخترای فامیل..پچ پچ کردنا...و بعدشم بلند خندیدنامون...

کلکسیون ساختن از رژلبای رنگارنگ..

سرگذاشتن روی شونه ی دوستمو های های گریه کردن..

لوس شدنام واسه بابایی...

قهر کردنام با مامان خانوم..

گریه های از ته دلم موقع اهنگ خوندن یا خوندن رمان...

من دخترونگی هامو با هیچی عوض نمیکنم..

نه با تماشای فوتبال تو ورزشگاه..

نه با آزاد بودنوگشت زدنای نصفه شبا...

نه با بی دغدغه سیگار کشیدن تو پیاده روهای شهرم وقتی هوا ابریه..

نه بابا ...هیچیه هیچی..

دنیای دخترونمو فقط یه  دخترمیتونه لمسش کنه..!!!

[ چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:22 ] [ hengameh ] [ ]
من دخترمو تو پسر

 

من ی دخترم .... اگه خودم لوس نکنم ...اگه باهات قهر نکنم نازنکنم..... اگه وقتی چشات میچرخه از حسودی دیوونه نشم. اگه از نظر دادنات خوشحال نشم... اگه بخ خاطر تو به خودم نرسم... اگه اگه سربه سرت نذارم. اگه برات گریه نکنم..... اگه وقتی پاستیل میبینم پیرهنتو نکشم.... اگه لب و لوچه اویزون نکنم تا بغلم کنی...... اگه بهت نگم اقامون..... اگه برات مظلوم بازی در نیاوردم..... اگه از سرکولت نرم بالا...... اگه برات عشوه نیام... اگه گوشتو نپیچونم بگم فقط مال منی......... اگه ناغافل دستاتو نگیرم........ اگه وقتی کاری بدی کردم با ترس بهت نگم....... اگه لج نکنم ....اگه ....... اون موقع که تو دیگه دیوونم و عاشقم نمیشی...! تو عاشق اینی که من ی خانم کامل باشم !خانم تو !

****************************************

تو پسری! اگه روم حساس نباشی.. اگه باهام مهربون نباشی.. اگه بهم اخمای کوچولو نکنی.... اگه وقتی شالم رفت عقب نگی اون بکش جلو... اگه دستم محکم نگیری.. اگه نگی هر کاری کردی راستشو بگو تا ببخشمت... اگه سر به سرم نذاری.. اگه قربون صدقم نری.... اگه نگرانم نباشی...... اگه اگه بهم نگی عروسک من! اگه............ اونوقت منم دیوونه عاشق تو نمیشم تا اونکارو برات نمیکنم

[ چهار شنبه 27 شهريور 1392برچسب:, ] [ 1:8 ] [ hengameh ] [ ]

شاد باش نه يك روز بلكه هميشه...

بگذار آوازه شاد بودنت چنان در شهر بپيچد كه...

روسياه شوندانان كه بر سر غمگين كردنت شرط بستند.

[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, ] [ 22:50 ] [ hengameh ] [ ]

[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, ] [ 9:3 ] [ hengameh ] [ ]

 

روز بود که آمدی.

روزی پر از لبخند و از همه شادمان تر، نزدیکانت.

تو را چونان والاترین انسان علی نامیدند و در زندگی، با سختیها، ساختی و «رضا» شدی.

آن روز، آفتاب امام و امامت، بار دیگر افق آسمان را نورباران کرد.

تو؛ درخشش توأمان نور و نیایش، آمدی.

تو چونان، اقیانوس عظیم حلم، بحر بیکران صداقت، رؤیای راستین عدالت آمدی

و عاشقانت روزی را که آمدی، هرگز فراموش نخواهند کرد.

ای ضامن آهو؛

در جهان معنا، باغ ستاره ای.

زندگی مان، دور از تو، شب بی مهتاب است.

چون حوضِ فیروزه ای و بی ماهی

و برهوتی تشنه در آرزوی آب.

در همین نزدیکیها هستی و دریغ و حسرت همیشگی برای من!

گاه، که در باب عشق به تو می گویم.

حرفها هیچ مضایقه ندارند. خود می تراوند.

اما، گاهی، قطعه نامه ام گم می شود.

گنبد طلایی ات، وجودم را مرتعش می کند.

لرزشی، با موجهای بی قرارِ انتظارِ زیارت و بوییدن خاکت.

گاه دلم سر می نهد به کاغذ و دل می سپارد به قلم تا بخواندت.

فلسفه هق هق زائرانت هنوز ناتمام است.

اینجا؛ می گویند، پای پنجره فولادت، حراج تَسّلی است.

از باغ آیینه ات چه می شود،

آن هنگام که طوفانی در محرابت می پیچد و معجزه ای رخ می دهد،

شفاعتمان کنی؟

من و ما از قبیله دردیم.

عطرِ روحانی تو، حکایت همیشگی ست و ماندنی

ما هرچه ایم، ناگزیریم، از خود بگریزیم.

تکلیف روح و دلمان چیست؟

بغضهای نارس ما، کجا باید ترک بردارند.

من به خیال تو،

بر شانه های زمان، می روم.

سر بر دامن آه،

به زورق بی بادبان می مانم. اسیر در دریای خود.

آرزومند آن روزم. همان یک روز وصل.

می گویند، اگر با زبان ساده هم از او بخواهی، دعایت را می شنود.

استجابت می کند.

دستهایم حالا گُر گرفته اند.

هر از چند گاهی که دلم از زمین و زمان و زمانه می گیرند، زیر آسمان خدا.

بر خاکِ پاکِ خواهرت، قم

زیر یک سقف بارانی برایش می گریم و دلم صاف می شود.

در این همه سرگردانی،

آرزومند آن روزم تا مرا هم بطلبی.

صدای بالِ کبوتران حرمت را می شنوم

کاروان دیگری در راه رسیدن به توست

خوشا به آنان که با یقین و نور، به سوی تو می آیند.

من هنوز مانده ام.

[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, ] [ 9:2 ] [ hengameh ] [ ]
ميلاد شمس الشموس

حق، معرفت به هر نگاهم داده / در حلقه ی عشق خویش راهم داده
اینها همه علتش فقط یک چیز است / ایرانی ام و رضا پناهم داده . . .
میلاد مسعود ولی نعمت ما، آقا امام رضا مبارک

 

دلبری دارم که از صاحب دلان دل می برد

غمزه ای مشکل گشا دارد که مشکل می برد

گر نقاب از چهره گیرد آن نگار نازنین

پرتو رخساره اش دلهای مایل می برد

میلاد امام رضا مبارک باد

 

[ سه شنبه 26 شهريور 1392برچسب:, ] [ 8:56 ] [ hengameh ] [ ]
گاهي......
 
گاهی وقت ها
دلت میخواهد با یکی مهربان باشی
دوستش بداری
و برایش چای بریزی
 
گاهی وقت ها
دلت می خواهد یکی را صدا کنی
بگویی سلام،
می آیی قدم بزنیم؟
وهم راهش  تمام كوچه پس كوچه های شهرت قدم بزنی
وكلی خاطره بسازی
 
گاهی وقت ها
دلت می خواهد یکی را ببینی
شب بروی خانه بنشینی
فکر کنی
و کمی هم بنویسی
 
گاهی وقت ها
دلت می خواد آدمهای خاص زندگیت
دوست داشتنت رو درك كنند
و دوست داشته باشند
 
گاهی وقت ها ...
آدم چه چیزهای ساده ای را
ندارد!
 
[ یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, ] [ 15:18 ] [ hengameh ] [ ]
پاييز

دنیای ما اندازه هم نیست 
من عاشق بارون و گیتارم 
من روزها تا ظهر می‌خوابم 
من هر شبُ تا صبح بیدارم 

 

دنیای ما اندازه هم نیست 
من خیلی وقتا ساکتم، سردم 
وقتی که میرم تو خودم شاید 
پاییز سال بعد برگردم 

دنیای ما اندازه هم نیست 
می‌بوسمت اما نمی‌مونم 
تو دائم از آینده می‌پرسی 
من حال فردامم نمی‌دونم 

تو فکر یه آغوش محکم باش 
آغوش این دیوونه محکم نیست 
صد بار گفتم باز یادت رفت 
دنیای ما اندازه هم نیست 

ترانه‌سرا: رستاک

 

 

[ یک شنبه 24 شهريور 1392برچسب:, ] [ 15:15 ] [ hengameh ] [ ]
اقاپليس مهربون

امروز با ماشین بودم پلیس جلومو گرفت شیشه رو کشیدم پایین خیلی جدی گفتم : میدونی من کیم؟؟؟

گفت:کی هستی؟!

گفتم : من یه پرندم آرزو دارم تو باغم باشی

جریمم نکرد.... اشک توو چشاش جمع شد گفت : برو خدا شفات بده...

[ شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, ] [ 14:28 ] [ hengameh ] [ ]
بودنت را دوست دارم
وقتی پنجه در کمرم حلقه مے کنی
و به آغوشت سفت مرا مے فشارے
و وادارم مے کنے
که به هیچ کس فکر نکنم
جـــــــز تــــــو ... !
 
 
[ شنبه 23 شهريور 1392برچسب:, ] [ 11:52 ] [ hengameh ] [ ]
خاطرات پسرا
 
از خاطرات اقا پسرا :
ﺩﻡ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻟﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺭﻭ ﯾﻪ ﺷﺎﺳﯽ ﺑﻠﻨﺪ ۲۰۰
ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺧﻮﺩﺗﻪ ﯾﺎ
ﺑﺎﺑﺎﺗﻪ؟ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺶ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻭﺳﺖ
ﺩﺍﺷﺘﯽ ﺗﻮ ﻫﻢ ﯾﮑﯿﺸﻮ ﺩﺍﺷﺘﯽ؟ ﺳﻮﯾﭽﺸﻮ ﺩﺭﺍﻭﺭﺩ
ﺳﻮﺍﺭﺵ ﺷﺪﻭ ﺭﻓﺖ . ﺩﻗﯿﻘﺎ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﻻﻧﻢ
ﺗﺤﺖ ﺩﺭﻣﺎﻧﻢ
 
[ چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, ] [ 19:50 ] [ hengameh ] [ ]
شهريور


بــوي پــاييـز ميـــ ــدهد 


تابستانِ اينروزهــا ؛


گويـا كه شـــ ــ ــهريـــور عــــاشــق شده است!

 

[ چهار شنبه 20 شهريور 1392برچسب:, ] [ 14:30 ] [ hengameh ] [ ]
 

 

ولادت حضرت معصومه(س) و روز دختر مبارک باد  

 به جان پاک تو ای دختر امام ، سلام به هر زمان و مکان و مقام سلام 

  تویی که شاه خراسان بود برادر تو بران مقام رفیع و براین مقام سلام

 به هر عدد که تکلم شود به لیل و نهار هزار بار فزون تر ز هرکلام سلام

صبح تا شب و از شام  تا طلیعه صبح بر استانه قدست علی الدوام سلام

 به پیشگاه تو ای خواهر شه کونین ز فرد خلیق به صبح و شام سلام

 منم که هرسر مویم به هر زمان گوید به جان پاک توای دختر امام سلام

[ شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, ] [ 10:23 ] [ hengameh ] [ ]
روز دختر

خداوند لبخند زد

دختر آفریده شد!

لبخند خدا روزت مبارک

روز دخترای گل مبارک

 

 

 

روز دختر بر
همسران آینده ، دختران امروز ، مادران فردا ، ترشیدگان امروز ، همسران به روز دیگه ، زنان پس فردا ، ترشیدگان هفته پیش ، دختران دوشنبه هفته بعد ، همسران سال بعد … سرتونو درد نیارم خلاصه بر همه ی دختران تمام قرون و اعصار مبارک باد !

 

 

عزیزم امروز روز توست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیت لذت ببری و به تمام خواسته های زندگیت برسی و به زودی دماغتو عمل کنی و در آینده ای نه چندان دور ، پارک دوبل رو هم یاد بگیری …

 

میشــــه اسـم پاکتو رو دل خـــــدا نوشت

میشه با تو پر کشید تــــوی راه سرنوشت

میشـــه با عطـر تنت تا خــــود خـدا رسید

میشــه چشــم نازتو رو تن گلهــــا کـشید

روز دختر مبارک

 

[ شنبه 16 شهريور 1392برچسب:, ] [ 10:13 ] [ hengameh ] [ ]
نبودنش

    خدایــــا !

 

خط و نشان دوزخـــــت را برایـــم نکش !

 

جهنم تـــــر از نبــــودنش

جایـــی سراغ ندارم…

 

[ پنج شنبه 14 شهريور 1392برچسب:, ] [ 23:1 ] [ hengameh ] [ ]
شيطان

[ یک شنبه 10 شهريور 1392برچسب:, ] [ 10:24 ] [ hengameh ] [ ]
زن

❤زن که باشی

عاقبت یک جایی...

یه وقتی...به قول شازده کوچولو:

دلت اهلـــــــیِ یک نفر میشود

و دلت…

برای نـ وازش هایش تنگ میشود
حتی برای نـ وازش نکردنش!

تو میمانی و دلتنگــــــــــــی ها، بی دست و پا میشوی

تو میمانی و قلبــــــــــــی که در لحظه های دیدار تندتر می تپد…

سراسیمه میشـــــــــــوی

دلتنگ میشــــــــــوی

دلواپس میشــــــــــوی

و میفهمــــــــی

نمیشــــــــــود "زن" بود و عـــــــــــــــاشق نبود...❤

 

[ دو شنبه 4 شهريور 1392برچسب:, ] [ 18:17 ] [ hengameh ] [ ]
مادر بزرگ

 

 

 چند روز از رفتنت میگذرد و عروج ناباورانه ات هنوز در باورمان نگنجیده است.

مادر بزرگ عزیز و دوست داشتنیم بار سفر بست و در عروجی ناباورانه سبکبال از خاک به افلاک پر گشود و ما رو در موج سهمگینی از مصیبت و اندوه فرو برد

در خونه ای تا ابد بسته شد که حداقل برای مادر بزرگ  ، بچه ها و نوه ها به دور هم جمع می شدن ولی از حالا به بعد خیلیادیگه با هم کاری ندارن ...

روزشنبه عزیزی رو از دست دادیم که جسم و حضوربیمارش هم باعث شادی بچه ها و نوه هاش میشد .

با رفتنش داغی رو به دل همهگذاشت ولی خودش از اون همه رنج بیماری راحت شد .

با رفتنش خیلی از چیز ها همنابود میشه و از بین میره .

دیدن چهره ی سرد و یخ زدش که تویتابوت برای آخرین بار برای خداحافظی آوردنش توی خونه یادم نمیره .

 هنوزم باور ندارم با عزیزی وداعکردیم که باهاش کلی خاطرات قشنگ و خوب دارم .

 نه فقط من که برای همه ی بچه هاو نوه هاش کلی خاطره ی  شیرین یادگاری گذاشت .

.مادربزرگ، برای همیشه از پیشمان رفت.
تن سردش به زمین رسید و روح بزرگش نصیب آسمان شد!
مادربزرگ رفت...
دلم همیشه برایت تنگ خواهد شد

دلم همیشه برایت تنگ خواهد شد

دلم همیشه برایت تنگ خواهد شد........

روحت شاد و با فاطمه زهرا محشور باد

 

 

 

[ یک شنبه 3 شهريور 1392برچسب:, ] [ 11:53 ] [ hengameh ] [ ]

دریافت کد پرواز حباب ها