کی مهربونی تو گرفت
از من غرقابه درد
کی دستای عزیزتو
تبر برای ساقه کرد
کینه رو کی یاد تو داد
تو هم شدی مثل همه
از تن گرم عاشقت
کی ساخته یک مجسمه....؟!
نمی شه باورم تویی
نه...اینکه چشمای تو نیست
تو طاقتت نبود من و ببینی با چشمای خیس
نظرات شما عزیزان:
تمام زخم هایم زخم زانوهایم بود که آن هم میان بازی های شیرینم فراموش میشد،
اما حالا………..
باز هم باران بارید!
کاش دوباره زانوهایم زخم میشد….
.